جوجه طلاییجوجه طلایی، تا این لحظه: 9 سال و 9 ماه و 15 روز سن داره
السای مامانالسای مامان، تا این لحظه: 8 سال و 2 ماه و 8 روز سن داره

خاطرات جوجه طلایی

قربون قلب کوچولوت بشه مادر!

امروز(بیست آذر) ساعت 7 عصر وقت دکتر داشتم. بابا که از سر کار اومد باهم رفتیم دکتر. خوشبختانه مطب دکتر خلوت بود. با بابا رفتیم داخل و دکتر تورو تو صفحه سونو نشون داد و گفت نی نی تون 1.8 سانتی متره! عزیز دلم!            هشت هفته و 4 روز! بعدش برامون صدای قلبت گذاشت...خدایا شکرت قلب نی نیمون میتپه...وای نمیدونی چه حس خوبیه وقتی صدای یه قلب کوچولو رو از درون وجودت بشنوی..یعنی عاشقتم...بابا کلی از خانوم دکتر سوال پرسید. وقتی اومدیم بیرون رفتیم شام همبرگر خوردیم و برگشتیم خونه. من که این روزا حسابی اشتهام باز شده.       توهم خوب غذاتو بخور بزرگ بشی.جیگر مامان بشی.   وقتی اومدیم ...
23 آذر 1392

نی نی 4-6 میلیمتره

سلام جوجه طلایی قشنگم. میدونی مامان چقدر دوست داره؟ قد تموم دنیا. الان مامان 5 هفته و 6 روزشه. دو سه هفته دیگه میرم سونو تا صدای قلبتو بشنوم. نمیدونی چقد بی قرارم... این هفته قلبت تازه شروع میکنه به تپیدن و ففقط 4-6 میلیمتری... نی نی جون صدای مامان میشنوی برات شعر میخونم؟باهات حرف میزنم؟ صدام میشنوی برات قرآن میخونم؟ خیلی دوست دارم عزیزم. برات سوره یوسف ونصر میخونم. سیب و انارم زیاد میخورم. تو هم نی نی خوبی باش و حسابی تغذیه اتو بخور و قوی بشو و محکم بچسب به دل مامانی... ...
4 آذر 1392

عزیزم هاله تورو میبینم

عزیزم این آهنگ خاله جون بهم داده تا برات بخونم. خیلی قشنگه و منم دوسش دارم:     Remember those walls I built اون دیوارایی که ساختم رو به یاد میارم Well, baby they’re tumbling down خب عزیزم، دارن سرم خراب میشن And they didn’t even put up a fight اونا حتی مبارزه نکردن They didn’t even make up a sound حتی صداشونم در نیومد I found a way to let you in راهی پیدا کردم که تورو به قلبم خودم راه بدم But I never really had a doubt ولی هیچوقت شک نداشتم Standing in the light of your halo تو هاله روشنایی تو ایستادم I got my angel now ...
4 آذر 1392
1